Grossmunsterگروس مونستر در شهر زوریخ سوئیس
شرح
گروس مونستر، یک کلیسای جامع رومی سابق است که در قلب زوریخ، سوئیس واقع شده و در طول قرن های 11 و 13 پس از میلاد ساخته شده است. طبق افسانه، امپراتور روم مقدس، شارلمانی، گروس مونستر را برای نگهداری استخوانها و یادگارهای شهدای اولیه مسیحی، سنت فلیکس، سنت رگولا، و سنت اگزوپرانتیوس که گمان میرود در قرن سوم پس از میلاد به زوریخ گریختند و در شهر مردند تأسیس کرد . گروس مونستر به واسطه برجهای دوقلوی نمادین آن، شناختهشدهترین و معروفترین نقطهی عطف زوریخ است و به دلیل نقشش در اصلاحات پروتستانی سوئیس، که به رهبری اولریش زوینگلی در سالهای 1519-1520 میلادی آغاز شد، جایگاه برجستهای در مسیحیت پروتستان حفظ کرده است. Grossmünster یکی از قدیمی ترین و بزرگترین کلیساهای زوریخ است. از طرفی دخمه سه راهرو آن نیز بزرگترین دخمه در سوئیس است که شما با تهیه تور سوئیس می توانید از آن بازدید کنید.
افسانه ها و تاریخ قرون وسطی
افسانه ها حاکی از آن است که قدیسان حامی زوریخ – فلیکس، رگولا، و خدمتکارشان اگزوپرانتیوس – زمانی اعضای لژیون تبائیک مسیحی بودند که پایگاه خود را در کانتون سوئیس کنونی والا داشت. به دلیل آزار و شکنجه شدید مسیحیان توسط مقامات رومی در منطقه، فلیکس، رگولا و اگزوپرانتیوس در مقطعی در اواخر قرن سوم میلادی به زوریخ گریختند. هنگامی که مقامات رومی در زوریخ اعتقادات مسیحی خود را کشف کردند، فرماندار رومی توریکوم – زوریخ رومی – این سه مسیحی را مجبور کرد که خود را در روغن بجوشانند و سرب مذاب بنوشند. اندکی پس از آن، دستور داد سر سه مسیحی را بریدند. در فولکلور آمده است که فلیکس، رگولا و اگزوپرانتیوس پس از اعدامشان، با آرامش سرهای بریده خود را برداشتند و 40 قدم – یا حدود 27 متر – تا جایی که آرزوی استراحت ابدی و صعود به بهشت را داشتند، راه رفتند. حدود 500 سال بعد، شارلمانی (800-814 پس از میلاد) در تعقیب گوزن بزرگی که هنگام شکار در اطراف آخن آلمان دیده بود، به زوریخ آمد. به محض ورود به زوریخ، اسب شارلمانی بر روی قبر سه قدیس تصادف کرد و در آنجا بود که شارلمانی دستور ساخت کلیسای جدیدی را در امتداد رودخانه لیمات داد.
کلیسای گروس مونستر در شش مرحله از قرن بیستم ساخته شد. 1090-1230 پس از میلاد و بر روی یک ساختمان کارولینگی قرن 9 میلادی با ابعاد مشابه ساخته شد. معماران در قرون بعد در گروسمونستر بازسازی های دوره ای و تغییرات ساختاری انجام دادند. از همه مهمتر، افزایش برج جنوبی کلیسای جامع برای مطابقت با ارتفاع برج شمالی در اواخر قرن 15 میلادی. سازمان و فعالیت های گروس مونستر تا زمان ظهور اصلاحات در قرن شانزدهم پس از میلاد تحت نظارت اسقف کنستانز آلمان بود و گروس مونستر تا آن زمان هم بخشی از صومعه سکولار و یک کلیسای محلی بود.
در طول قرون وسطی، ثروت گروس مونستر به طور پیچیده با ثروت فراومونستر مرتبط بود، که صومعه ی بندیکتین در نزدیکی آن بود که تنها در 180 متری (551 فوت) آن سوی رودخانه لیمات قرار داشت. این دو کلیسا بر خط افق زوریخ به عنوان دو بنای بزرگ شهر و به عنوان ستون های نفوذ و قدرت کلیسای کاتولیک در شمال سوئیس تسلط داشتند. با این حال، دو کلیسا برای کنترل آثار سنت فلیکس، سنت رگولا و سنت اگزوپرانتیوس در رقابت دائمی با یکدیگر بودند. این دو کلیسا این آثار را در یک راهپیمایی شهری مفصل که هر سال در 11 سپتامبر برگزار می شود، به اشتراک گذاشتند و به طور عمومی به نمایش گذاشتند. (آن روز، روز عید سه قدیس است؛ این روز هنوز به عنوان تعطیلات در شهر زوریخ جشن گرفته می شود.) زوریخ در اواخر قرون وسطی به عنوان یک مرکز زیارتی مهم ظهور کرد، زیرا مؤمنان از یادگارهای سه قدیس بازدید کردند. در مسیر، سایر مراکز زیارتی مانند سانتیاگو د کامپوستلا در اسپانیا، واتیکان در رم، ایتالیا، و صومعه بندیکتین در آینزیدلن، سوئیس، که تنها 40 کیلومتر (25 مایل) تا جنوب شرقی زوریخ قرار دارد که می توانید از آن بازدید کنید.
اصلاحات پروتستانی و مدرنیته سختگیرانه
در سال 1519 پس از میلاد، اولریش زوینگلی (1484-1531 پس از میلاد) وارد زوریخ شد تا کار جدید خود را به عنوان کشیش در کلیسای جامع گروس مونستر آغاز کند. زوینگلی اگرچه در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد، اما مردی تحصیل کرده بود که تحصیلات خود را در دانشگاه وین و دانشگاه بازل به پایان رساند. عقاید اراسموس فیلسوف هلندی (1466-1536 پس از میلاد) شدیداً بر زوینگلی تأثیر گذاشت، او هم عقیده اراسموس را داشت که کتاب مقدس باید به طور آزادانه به زبان مادری خود به جای زبان لاتین خوانده و موعظه شود. زوینگلی بلافاصله پس از ورودش به زوریخ، سنت تثبیت شده کاتولیک را شکست و تفسیری جدید و رادیکال از اناجیل را موعظه کرد. زوینگلی با قاطعیت بر خلاف تفسیر تحت اللفظی مراسم عشای ربانی، فروختن عیش و نوش، تکریم مقدسین و یادگاران، و تجرد کشیشان، توده کاتولیک، مردان سوئیسی را که به عنوان مزدور در ارتش های خارجی کار می کردند، و اشکال بت پرستی را محکوم کرد. زوینگلی استدلال کرد که اصلاح کلیسای زوریخ ضروری است تا زورخارها بتوانند مطابق اناجیل زندگی کنند، همانطور که عیسی مسیح واقعاً قصد داشته است. زوینگلی با موافقت و همکاری دولتی، صومعه های زوریخ را منحل کرد، اموال متعلق به کلیساها و صومعه های مختلف زوریخ را مصادره کرد و قبور شهدای مقدس را هتک حرمت کرد. (با این حال، اینکه دقیقاً چه اتفاقی برای یادگارهای مقدس فلیکس، رگولا، و اگزوپرانتیوس افتاد، همچنان موضوع بحث بین پروتستان ها و کاتولیک های سوئیس است.)
گروس مونستر، مانند دیگر کلیساها و صومعه ها در کانتون زوریخ، عمیقاً تحت تأثیر غیرت اصلاحی زوینگلی قرار گرفت. سادگی کنونی فضای داخلی گروس مونستر نتیجه مستقیم اصلاحات زوینگلی است. در سال 1524 پس از میلاد، اصلاح طلبان اندام و مجسمه مذهبی گروس مونستر را برداشتند. دیوارهای تزئین شده سفیدکاری شدند و شیشه های رنگی Grossmünster حذف شدند. شایان ذکر است که خود زوینگلی هرگز حذف شمایل مذهبی را تایید نکرد و هرگز خشونتی را که در تضاد با منافع مقامات سکولار زوریخ باشد، تایید نکرد. همانطور که گفته شد، اعمال شمایلبازی در تابستان 1524 پس از میلاد در زوریخ اتفاق افتاد که به نوبه خود با اقدامات جوامع پروتستان در آلمان، انگلستان، اسکاتلند، هلند، فرانسه، دانمارک و بلژیک منعکس میشد.
پس از مرگ زوینگلی در سال 1531 پس از میلاد، هاینریش بولینگر (1504-1575 پس از میلاد) کشیش اصلی کلیسای جامع گروس مونستر شد. دوران تصدی او در مقایسه با سلفش، دوران آرامش نسبی بود. در حالی که بولینگر به همان اندازه که زوینگلی در خطبه هایش، آتشین بود، شخصیتی محتاط، دیپلماتیک و خیرخواهانه داشت. او به کار زوینگلی در نظارت بر مکتب الهیات گروس مونستر ادامه داد و با شخصیت های برجسته عصر خود از جمله مارتین لوتر، ژان کالوین و الیزابت اول (ح. 1558-1603 میلادی) مکاتبه کرد. تحت حمایت بولینگر، گروس مونستر جایگاه برجسته خود را در میان کلیساهای زوریخ حفظ کرد، و بولینگر به گروس مونستر کمک کرد تا از مشکلات سازمانی و قانونی که معمولاً با سایر کلیساهای بزرگ در طول اصلاحات و ضد اصلاحات با آن مواجه بود، اجتناب کند. گذشته از آتش سوزی در سال 1763 پس از میلاد که برج های گروس مونستر را ویران کرد – این برج ها چند سال بعد به سبک گوتیک “جعبه” بازسازی شدند – چهار قرن گذشته عمدتاً بدون حادثه بوده است. دوره نوسازی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم پس از میلاد آغاز شد که ظاهر رومی گروس مونستر را به شکوه کامل خود بازگرداند. یک منبر در سال 1851 پس از میلاد مرمت شد و یک ارگ در سال 1960 پس از میلاد بازگردانده شد. شیشه های رنگی توسط هنرمند مشهور سوئیسی آگوستو جاکومتی (1901-1966 پس از میلاد) در سال 1933 نیز نصب شد.